بسم الله الرحمن الرحیم
ماه مبارک رمضانی به کوهدشتم رفتم تا زکات دانشم را بپردازم . تقدیر مرا تا دانشگاه علمی کاربردی برد. برای تعیین موضوع سخن،تاملی کردم.خردم گفت«آسایش و آرامش»محبوب همگان است و آنان که در وسط آرامشند،دنیایشان نیز گوشه ای از بهشت است. از اینرو نوشتم «آسایش و آرامش». جان راسکین میگوید: « ثروت مند ترین کشور، کشورى است که بیشترین افراد شاداب و شرافتمند را زیر بال خود دارد.»
به یقین خیلیها نا آرامند و درجه نا آرامی، آنها به حدی بالاست که،آرامش همسایگان را نیز به کما برده است .
عزیزان و گرامیان ! چه کسی مخالف آرامش و آسایش داشتن است؟
چند درصد جامعه از نعمت گرانسنگ آسایش و آرامش بهره مند هستند؟
چند درصد مردم برای رسیدن به آرامش دارای نقشه و بینش صحیح هستند؟
اصول آرامش چیست؟ به یقین زندگیی که طبق اصول و نقشه ای جامع، پیش نرود همانند ساخت و ساز هایی است که هرج و مرج برآن حاکم است . یاداشت ذیل اموری را تقدیم جویندگان ساحل آرامش می کند.
نکته اول : نقش آرامش در سلامتی جسم
امام علی(ع)می فرمایند: آرامش، کاربرد عقل و تأثیر انسان را در زندگی بیشتر می کند. آرامش عمر انسان را طولانی می کند.کسی که آرامش دارد در برابر شرایط سخت متزلزل نمی شود و اطمینان دارد برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد از اینرو در شرایط سخت کارآمدی خود را تامین می کند.
دکتر رفیعی فرمودند « من یک گزارش از شصت بیمار مبتلا به زخم معده خواندم، پنجاه موردش گفتند: منشأ آن اضطراب، نگرانی ها و به هم ریختگی های اخلاقی بوده است».
نکته دوم : آرامش در لغت
آرامش در لغت به معنی حالتی نفسانی همراه با آسودگی و ثبات و سکون است و در اصطلاح اسم مصدر از آرمیدن است. آرامش در برابر اضطراب و دلهره به کار میرود و به حالت نفسانی و صفت روانی و قلبی خاص گفته میشود.
نکته سوم : دنیا را آن طور که هست بشناسیم
دنیا را باید آن طور که هست شناخت و انتظارات را باید مطابق با آن شناخت واقعی، تعدیل و میزان کرد . قرآن کریم می فرماید انسان در رنج و سختی آفریده شده است .«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»
پیامبر(ص) فرمودند: ای مردم، چیزی که آفریده نشده از خدا نخواهید. پرسیدند خداوند چه چیزی را خلق نکرده است ؛ فرمود : در دنیا راحتی محض آفریده نشده است.
آرامش واقعی در تصویر
پادشاهی به هنرمندان گفت هرکس بهترین تابلو را برای نشان دادن آرامش نقاشی کند. جایزه ای بسیار نفیس ، داده خواهد شد.بسیاری شرکت کردند ولی پادشاه فقط از دو اثر خیلی خوشش آمد و آنها را از بقیه جدا کرد.یکی از تابلوها تصویری از دریاچه ای بسیار آرام بود ، آنقدر آرام که تمام منظره کوهستان اطراف در آن مثل آینه دیده می شد. روی دریاچه آسمان نیلی رنگ به تصویر کشیده شده بود با چند تکه ابر سفید. هرکس به این تابلو نگاه می کرد عقیده داشت که این اثر بسیار عالی و نمایانگر آرامش کامل است و حتما” برنده خواهد شد.
تابلو دیگر هم نقاشی بود از کوهستان، اما کوههای ناهموار و پر صخره و روی آنها آسمانی خشمگین که در آن بارش رگبار و رعد وبرق همه به تصویر کشیده شده بود، از بالای یکی از کوهها آبشاری خروشان رو به پائین و به دریا فرو می ریخت.. این تابلو در دید هیچ یک از تماشاگران آرامش بخش نبود و همه متعجب بودند که پادشاه به چه دلیل این تابلو را در کنار دیگری انتخاب کرده.
پادشاه با مشاهده دقیق تابلو دوم از نزدیک، متوجه شده بود که پشت آبشار روی بوته ای که داخل شکافی در صخره رشد کرده بود..پرنده ای لانه کرده و با وجود ریزش آب، همچنان در کمال آرامش روی تخم هایش نشسته بود.
پادشاه عاقبت تصویر دوم را انتخاب کرد و توضیح داد : معنی آرامش این نیست که در محلی باشید بدون هیچ سر و صدا و مشکل .. بلکه آرامش واقعی آن چیزی است که در درون شماست وحتی با قرار گرفتن در مرکز و کانون مشکلات هم در قلب و وجود خود احساس آرامش کنید.
نکته چهارم : خداوند سرچشمه آرامش
آفریدگار توانا سرچشمهی آرامش،توانای و امید است،انسان مومن احساس میکند به پناهگاه مطمئن و قدرتمندی متکی است. ایمان یک نوع حالت آرامش و اطمینان است که بسیاری از دردهای روحی را درمان می کند. خداوند فرموده است که: «در مؤمنان سکینه و آرامش نازل مىکند. و نیز می فرماید: آگاه باشید که دلها به یاد خدا آرام میشوند.» رعد،آیه ۲۸
علاوه بر این،انسان ذاتا دوستدار و عاشق خدا است و وقتى عاشق به معشوق برسد آرامش مىیابد.حداقل نیاز انسان به خدا مانند احتیاج نوزاد است به مادر.خداوند همراه کسی است که با او همراه است. هر چه ارتباط با خدا ،آن نیروی عظیم وخرد لا یتناهی بیشتر وبیشتر شود آرامش ونشاط بیشتری روییده می شود.
پیامبر(ص) در پرتو ایمان به خداوند ، چنان حالتی یافته بود که وقتی ابوبکر در غار دچار ترس شده بود و فکر می کرد که کافران آنان را پیدا خواهند کرد، با آرامش به ابوبکر فرمود: نگران نباش خداوند با ماست.» توبه۰۴
نکته پنجم: دانایی و آرامش
پیامکی دریافت کردم که بارها قصد خودکشی کردهام و هربار به دلیلی منصرف شده ام !
چرا؟ شوهرم به من خیانت کرده است. چه خیانتی؟
قبل از این که مرا عقد کند، با زنی دیگر ارتباطی داشته است!
این خانم خیال میکرد آن ارتباط حرام ، موجب باطل شدن عقدشان بوده و اکنون زندگیی سرشار از حرام دارند! و چون مساله را بیان کردم و گفتم عقد شما صحیح است ، و… نوشت راحتم کردی خداوند راحتت کند.
استاد قرائتی فرمودند شخصی اصرار داشت پاهایم را ببوسد . گفتم چرا؟
گفت مشکلات زندگی مرا تا جایی برد که طناب و صندلی و…مهیا کردم .به قصد خودکشی ، طناب به گردن شدم . طناب بریده شد و پایم به کنترل تلوزیون خورد و تلوزیون روشن شد اتفاقا شما در مورد گناه خودکشی سخنرانی می کردی به برکت سخنان شما از خودکشی فاصله گرفتم .
نکته ششم : انس با قران کریم
حضرت علی(ع) انسان ها را به استمداد از قرآن برای حل مشکلاتشان، فرامی خواند و می فرماید: «از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماری های خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بجویید، چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردها است.» نهج البلاغه خ۱۷۶
نکته هفتم : دوری از گناهان
خداوند بشر را آفریده است و او می داند ، آرامش انسان ها در چیست از اینرو حضرت پیامبر(ص) فرمودند: ای بندگان خدا! شما مانند بیماران، و خداوند مانند طبیب است.و صلاح مریض در این است که حرف طبیب را گوش کند.
کسی که پاکدامنی را انتخاب میکند، احساس گناه و تنفر از خود را ندارد و روح او از آشفتگی و اضطراب به دور است و در آرامش و اطمینان به سر می برد. از غیبت کردن ،قضاوت نسنجیده،حسادت ،دروغ وخلاصه رنجاندن دیگران به شدت باید پرهیز کرد زیرا این گونه اعمال نا آرامی را تولید می کنند. فرد با رها شدن از خشم و آزردگی، تمام توجه خود را به زمان حال معطوف می کند و انرژی خود را به جای پرداختن به خشم و کینهتوزی نسبت به دیگران، صرف فعالیتهای تازه و پیشرفتهای بیشتر در زندگی می کند. خیلیها سالها رنجشهایی را در دل نگه میدارند اما حاضر نیستند برای رهاشدن خود و دیگران، آنها را ببخشند. تحقیقات نیزنشان میدهد که اشخاص باگذشتتر در مقایسه با افرادی که گذشت کمتری دارند از سلامت روانی بیشتری برخوردارند.
نکته هشتم : توبه
توبه و استغفار نقش به سزایی در شستشوی روح و آرامش درونی انسان دارد. زمانی که انسان خالصانه توبه کند نفسش آرام می گیرد و درنتیجه، احساس گناهی که سبب نگرانی و اضطراب او شده است، ازبین می رود و با امیدواری به رحمت واسعه الهی باردیگر برای تعالی روح خویش تلاش می کند.
نکته نهم : داشتن دوستان مومن
امام صادق (ع) فرمودند: به راستى که مؤمن با برادر مؤمنش آرامش پیدا مى کند، چنان که تشنه، با آب خنک آرامش مى یابد. کافى، ج ۲، ص ۲۴۷
شخصی به دوست نادانش گفته بود چند صباحی است در زندگیم مشکلات متعددی وجود پیدا می کند و بارها به ذهنم آمده است خودم را بکشم!آن دوست جاهل هم میگوید اگر من به جای شما بودم ،خیلی پیش از این خودکشی کرده بودم!
ثمره این نادانی خودکشی آن شخص در ساعت پنج و نیم صبح شده بود.
نکته دهم: پرهیز از مسابقه اقتصادی(چشم وهم چشمی)
برخی ها باهمدیگر مسابقه اقتصادی دارند و چون از این زاویه همدیگر را تماشا میکنند،فربه شدن بنیه اقتصادی هرکدام ،نا آرامی دیگری را به همراه دارد.البته این نوع بینش ها حتی در مسائل معنوی نیز وجود دارد.شخصی را دیدم که از ضمیرش آه و افسوس جاری بود .گفتم چرا نا آرامی؟گفت از هر تیره ای چند نفر کربلایی شدند ولی از تیره ی ما احدی به کربلا نرفته است!
نکته یازدهم: پروژه و خرید به اندازه توان مالی
«به اعتقاد روان شناسان، شادکامى داراى سه جزء اساسى است که عبارت اند از: هیجان مثبت، رضایت از زندگى و نبود هیجانات منفى از جمله افسردگى و اضطراب».
چه بسیارند کسانی که درامدی بالا دارند ولی عمری است طعم آرامش را نچشیده اند.دقت در این نوع زندگی ها گویای این نکته است که پروژههایی فراتر ازتوان مالی خود را انتخاب کردهاند.همهی امید این افراد به وامهای کلان بوده است ؛ وچون این وامها به سادگی پرداخت نمیشوند ، هیجانهای منفی تولید میشوند . تاخیر در دریافت این وامها، گاه باعث شده است ،برخیها در منجلاب خلف وعده و ربا و…فرو روند .در نهایت طلب کارهای متعدد،آن هم با مبالغ بالا، و نبود سرمایه ، کشندهی آرامشها خواهد بود.
پیامبر(ص)فرمودند:خدایا از بدهیهای کلان به تو پناه میبرم ،ولی چه بسیارند که برای خوشبخت شدن ،به استقبال بدهیهای کلان میروند!
نکته دوازدهم : در مسائل اقتصادی به پایین دست نگاه کن.
انسان هر اندازه در زندگی افراد کم بضاعت بنگرد، روح شکرگزاری در او تقویت میشود؛ زیرا خود را در جایگاه او تصور میکند و ازاینکه زندگی مانند او ندارد، خدا را شکر میکند. اما بر عکس، هر چه به زندگی انسانهای بالاتر بنگرد وسوسههای شیطانی او را به ناسپاسی و ناشکری دعوت میکنند.
سلمان می فرماید: رسول خدا (ص) به من هفت سفارش کرد یکی از آنها این بود ،از نظر اقتصادی به پایین دست خویش نظر داشته باشم.
سال ها قبل پژو سواری به احترام جدم سوارم کرد ، او گفت کارخانه ی کود شیمیایی دارم و …وکمتر از پنجاه هزارتومان به هر فقیر نمی دهم ،و چون به نزدیک خرم آباد رسیدیم، آه و افسوسش آغاز شد ! گفتم این آه و آن افسوس چرا؟ گفت دوستان من دبی هستند و ایران جای زندگی نیست!
نقل شده است کسى به یکى از بزرگان شکایت برد و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چیز را با خود برده است، به او گفت: برو شکر خدا کن که اگر به جاى آن دزد شیطان به خانه تو میآمد و ایمان تو را میبرد چه میکردى؟
نکته سیزدهم : خداوند سرچشمه روزی
قرآن کریم می فرماید: مشرکان به حدی غرق دراسترس و اضطراب رزق و روزی فرزندانشان می شدند که آنها را می کشتند.آیه نازل شد.بچه هایتان را از ترس روزی نکشید. خداوند روزی شما و آنها را می دهد.
در جامعه ی ما نیز کم و بیش این نوع استرس ها وجود دارد. ترس از نداری، شغل،ازدواج ،خانه و …
قرآن کریم می فرماید: روزی همه موجودات عالم مقدر است؛.پیامبر اسلام (ص) می فرماید: اگر همه جمع شوند و بخواهند روزی مقدر کسی را از او بگیرند نمی توانند،و اگر همه جمع شوند و بخواهند روزی ای که برای کسی مقدر نشده به او بدهند نمی توانند.
همسر و دختر رضاشاه بی حجاب وارد حرم شدند، مرحوم بافقی،عصایش را بالا برد و گفت: از حرم بیرون بروید، اجازه نمی دهم در حرم حضرت معصومه (س) بی حجاب وارد شود!اورا کتک زدند و به شهر ری تبعید کردند.در آنجا هم بسیاری از مردم دورش جمع شدند. روزی رئیس شهربانی به او گفت: رضاشاه مرا فرستاده است هر چه لازم داری بگو تا برایت مهیا کنم. او گفت: امروز آفتاب بسیار شدید است، تلگرافی بزن و بگو ابری بیاورد در شهر ری باران خوبی ببارد.رئیس شهربانی گفت: آقا، مسخره می کنید. باران و ابر مگر دست ماست؟! چیزی که دست ماست پول، طلا و نقره و مسایل دنیوی است، اینکه شما فرمودید دست ما نیست. فرمود: برو به اربابت بگو آن کسی که رزق ما را می دهد می فرماید: رزق ما مقدر است او باید برساند. «وَفِی السَّمَاء رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ»
نکته چهاردهم : حریص نبودن
امام صادق (ع) می فرماید: حریص از دو چیز محروم است: «الراحه والیقین». یکی آرامش و دیگری یقین.
سُدیر صیرَفی به امام صادق(ع) گفت: شما می فرمایید کار کنید ولی حرص نداشته باشید، چه کنم؟ حضرت فرمودند وقتی در مغازه را بالا کشیدی و بساطت را پهن کردی وظیفه ات را انجام داده این حرص نیست. حرص آن است که کلک بزنی، نیرنگ بزنی، کلاه سر مردم بگذاری، دروغ بگویی.
نکته پانزدهم : شکرگزار بودن
یاد آوری گذشته با امکانات محدود آن،آرامش روح و روان را به دنبال دارد.در گذشتهی نه چندان دورامانات بسیار محدود بود زندگیها سرشار از سادگی بود این همه تنوع غذا و سالاد و …وجود نداشت . در هر ساختمانی چند خانواده زندگی میکردند و…با یادآوری این گذشتهها و دیدن امکانات امروزی شکرگزاری همراه با آرامش،حاکم خواهد شد.
خداوند می فرماید«شکر گزار نعمت هایم باشد تا برآنها بیفزایم.» شکر گزاری، احساس بودن و داشتن می دهد؛ واین احساس خود،به افزایش آرامش ونشاط منجر می شود.خداوند در آیات ۱۵تا ۱۷ سوره سبأ از مردم میخواهد که با بهرهگیری درست از نعمتها و شکر و سپاس آن زمینه های بقاء و استمرار آسایش را فراهم آورند.
چه زیبا نوشته اند : «خدایا از همه ناشکری هایم خجالت کشیدم، وقتی پسر بچه فلجی را دیدم که به خدا می گفت: “خدایا! از تو ممنونم… مرا در مقامی آفریدی که هر کس “من” را می بیند “تو” را شکر می گوید..»
نکته شانزدهم : رضایت به قضا و قدر الهی
کسی که به قضا و قدر الهی اعتقاد داشته باشد، هر تقدیری راکه خدا برای او درنظر گرفته باشد را خیر و نیکی می داند امام صادق(ع) می فرماید: «نشاط و شادی، در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین به دست می آید و اندوه وغم، درشک و ناخشنودی از مقدرات الهی حاصل می شود.
ام سلمه می گوید: یا رسول الله! هر سال یک بار سخت بیمار می شوید اما خیلی آرام هستید. چرا؟ او فرمود: هر مصیبتی که پیش می آید در تقدیر و لوح الهی دیده شده است.
امام صادق (ع)فرزندش مریض شد. تلاش فراوانی برای بهبودی فرزندش انجام داد ولی بچه از دنیا رفت. و امام صادق (ع) با دنیایی از آرامش نشست و فرمود ما اهل بیت پیش از مصیبت تلاش می کنیم تا حادثه ای پیش نیاید. و زمانی هم که پیش آمد راضی به رضای خدا هستیم.
نکته هفدهم : داشتن همسر مناسب
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می گوید: «هر یک از زن و مرد در حد خود و فی نفسه، ناقص و محتاج به طرف دیگر است و از مجموع آن دو، واحدی تام و تمام درست می شود و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوی دیگری حرکت می کند و چون بدان رسید، آرامش و سکونت می یابد؛ چون هر ناقصی مشتاق به کمال است و هر محتاجی مایل به زوال حاجت و فقر خویش است. لمیزان ج۶۱،ص۶۶٫۱
مطالعات و پژوهش هاى روان شناسان در سال هاى اخیر، نشان مى دهد که اگر مردم، عوامل شادى بخش (مانند همسر، دوست خوب، شغل مناسب، برنامه تفریحى، معنویت و…) را تجربه کنند و در اختیار داشته باشند، رضایت مندى و درجه شادکامى آنان افزایش مى یابد
نکته هجدهم :تفریح و سیاحت
برخیها نشاط زندگی بلکه همهی زندگی را در جمع کردن پول میدانند، آنان زندگیی سرشار از پول دارند ولی در کارنامه مسافرت و تفریحی ندارند. به فرموده مرحوم حسین پناهی برخی ها خیلی فقیرند فقط پول دارند.
امام رضا(ع) میفرماید:کوشش کنید اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتی برای عبادت و خلوت با خدا، ساعتی برای تامین معاش، ساعتی برای معاشرت با برادران مورد اعتماد وکسانی که شما را به عیبهایتان واقف میسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتی را هم به تفریحات و لذائذ خود اختصاص دهید و از مسرت و شادی ساعات تفریح، نیروی انجام وظائف وقتهای دیگر را تامین کنید. بحارالانوار، ج۷۵،ص۳۲۱٫
اهمیت شادی تا حدی است که میتواند بیماریهای صعبالعلاج جسمی را درمان کند، یک جراح معروف طی مقالهای نوشت: «شادی نه تنها جلوی بسیاری از بیماریهای ناشی از ناملایمات را که در قرن حاضر زیاد است میگیرد. بلکه شادی حتی قادر است جلو رشد و نمای بیماری سرطان را که در کمین است، نیز بگیرد. شرع و شادی، ص ۲۳٫
نکته نوزدهم :دعای امام باقر(ع)
امام باقر (ع)این دعا را زیاد می خواندند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْکَ السَّکِینَه» خداوندا! بر پیغمبر و آل او درود بفرست و بر من آرامش و سکینه نازل کن.
نکته بیستم: توصیه مرحوم علامه طبابایی «ره»
از مرحوم علامه طباطبایی، خواسته شد برای آرامش قلب، دستوری بفرمایند، او فرمودند دست را روی سینه بگذار و سه ـ چهار بار نشسته و ایستاده این آیه را بخوان: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله؛ ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مییابد.
خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم انچه را که نمیتوانم تغییر دهم شهامتی که تغییر دهم ان چه راکه میتوانم و بینشی که تفاوت ان دو را بدانم.