سرزمین اساطیری ترهان(طرهان) پُر است از رمز و رازهای عجیب و فراوان؛ کوهستانها و بلوطستانهای بدیع و شگفتانگیزش مهد تمدن بوده و دشتهایش مردان بزرگی را در دامان خود پروریده و پایگاه و جایگاه اقوام بزرگ آریایی (ماد) به شمار آمده و نام و آوازهی پرشکوهش در دل تاریخ و طی قرون و اعصار یادگار همیشهی روزگار شده است… و اما بعد …
زمانی که نیاکان ما در اوایل یا اواسط سدهی حاضر در مسیر ییلاق و قشلاق کوچشان از همیان به وریان، تنگهی گاوشمار -حد شمالی ترهان قدیم- با قلل سربرافراشته و درههای مارپیچش را به سوی دشتهای همواره و چشمهساران زلال و مرغزاران غنی «تنگبره» درمینوردیدند و منطبق بر قانونی نانوشته لکن کاملاً مرسوم و مقبول به ازای هر گلهی عبوری، برهای را به مثابه حق تردد در محل عوارضی پرداخت میکردند؛ شاید کمتر کسی به مخیلهاش خطور مینمود که روز و روزگاری این مکانهای سحرآمیز اندر گذر زمان و پیچ دوران، این بار محل تردد ارابههای ماشینی و جولانگه تاخت و تاز غولهای آهنین گردد و مجال و مجلسی برای ظهور و حضور اغراض سیاسیون به بهانه هیچ و به بهای قدرت ….
نگرش و رویکرد بیگانهای که به دنبال انتزاع پارهی تنِ ترهانِ بزرگ (رومشِکن باستانی) و الحاق آن به حوزهی مجاور به رغم تباینات و تضادات فراوان و در عین وجود مشابهتها و پیوندهای اندک است، اینان باید بداند که آب در هاونگ میکوبند و ره به ناکجاآباد میبرند…
حال با توجه به پیدایش و فشار دیو و اهریمنِ خشکسالی -که کوروش کبیر همواره امت و سرزمینش را از بیم و عذاب آن به درگاه یزدان پاک (ایزد اهورامزدا) بر حذر داشته است-، با کدامین منطق ابرام در ایجاد بندی به نام معشوره در تنگهیگاوشمار دارند؟ معشوره هر چند ایدهای خوب بود، اما در ابتدا و از اساس بر مبنای بیتدبیری و نابخردی به منظور موجسواری گروهی در برهههایی از زمان طرح گردید،
* راه باستانی گاوشمار
همانها که هنوز هم در پی تعبیر خواب جریان آب از درههای عریض و طویل تنگهی گاوشمار و سیراب نمودن دشتهای عطشان و خشکان ترهان، میشنان، رومشکان و … هستند؛ کاش بگذارند گاوشمار همان گاوانِ مهمانِ عبوری از خود را بشمارد و میزبان شایستهای برای آنان باشد. با کدام استدلال باز هم بدون منابع آب و ماده اولیه، راه و زیرساخت ارتباطی و… ذوبآهن «تنگِبره» میخواهند سنگها را به آهن مبدل کنند و پولاد مرغوب با برند آذرپاد روانهی بازارهای داخلی و خارجی نمایند و خیری بیش از بره نصیب تنگه و حاملان تخت روانش نمایند؟
با کدام اغراض و اهداف مترصدِ فرصت جهت از بین بردن وحدت و یکپارچگی سرزمین و محدودهی جغرافیایی ترهان -که دارای پیوستگی و وابستگی خاص خود بوده و در طی دوران آن را حفظ نموده است- بخشی از خاک پاک آن را تجزیه نمایند؟ بر بزرگان و نخبگان قوم و منطقه است جلوی تُرکتازی گروهی اقلیت که در طرح معشوره، آذرپاد و انتزاع از پیکرهی اصلی و سرزمین مادری و الحاق به اقلیمی دیگر در پی صید ماهیِ مراد، منافع و مطامع خویش میباشند را سد نمایند.
کورش خسروی؛ استاد دانشگاه
آقای خسروی خیلی بی ربط و بی منطق حرف زده و برای بلوطستان فقط متاسفم همین و یبس
با شما موافق نیستم توسعه مقدم بر هر چیز است و شما نه در جایگاه دوستدار محیط زیست که مخالف توسعه کوهدشت حرف زده اید آقای خسروی
سلام آقای خسروی ،خدا وکیلی دلت برای طرهان و طرهانی سوخته یا اینکه میخواهی مرهمی بر زخم مردم پلدختر بگذاری و چنین وانمود کنی که تو هم، با آنها هم صدایی و مخالف احداث سد معشوره یا بقول معروف با یک تیر دو نشان بزنی و بدین روش برای نامزد انتخاباتیت در انتخابات مجلس دهم سنگ به سینه میزنی .برادر خسروی الفاظت زیباست، اما بی معنا .چرا فردی همچون تو که سنگ اصولگرایی بر سینه میزند از این همه احادیث زیبای معصومین به سخنان کوروش اشاره کرده است میخواهی بگویی روشن فکری نه برادر جان معنای روشنفکری را اشتباه یاد گرفته ای در مکتب ما روشنفکری یعنی پایبند بودن آگاهانه به اصول و ارزشهای اسلامی