شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » آتش محرومیت لرســـــــــــــــتان بر جان بلــــــــــوطـستـان

بلوطستان بیمار لرستان امسال تابستان سوزانی را گذراند، قصه‌ی پُر غصه‌ی آتش‌سوزی‌هایی که هر روز «گُله‌ای» از گلیم سبزرنگ طبیعتِ شکوه‌مند این کهن سرزمین را می‌سوزاند و می‌رود تا تار و پود هزاران ساله‌اش را خاکستر کند بازگو کننده‌ی حرف و حرمان‌های بسیاریست، «بویله‌مر» بلوطستان «گُر» گرفته‌ی ما می‌تواند و باید آیینه‌ی تمام‌نمای رنج‌ها و دردهای زاگرسیانی باشد که سالیان درازیست کسی«هنا»ی «برز» محرومیتشان را نشنیده است؛ رخداد «گُر» گرفتن بلوطستان‌های کوهدشت، رومشگان و کوگان و… در کنار بی‌کسی و مظلومیتی که «داربلوط»‌ها هنگام جان دادن در دل شعله‌های سرکش آتش با آن مواجه بوددند باید متولیان امر را متوجه‌ی مغمومی مردمان زاگرس‌نشین کند.

IMG_1330

خاموش کردن آتش با دست و دبه‌ی آب و جدال با آتش با کم‌ترین امکاناتِ اطفای حریق و حسرت داشتن بال‌گردی که آب بر آتشِ بلوطستانِ این پهن‌دشت بیفشاند همه و همه نمایان‌گر دردی دیرینه‌ست، داغی که سال‌هاست جان‌ها را به لب آورده و دل‌سوزان را به داد و هوار وا داشته تا از محرومیت لرستان سخن رانند؛ تیتر رسانه‌ها به معضلات و مشکلات نام‌آشنا و چندش‌آور بی‌کاری، نداری، ناکارآمدی و نابسامانی تبدیل شده است؛ اما انگار نه انگار که لرستان محروم است و بایستی روزی مردمانش از مغمومی به درآیند و به دارایی و شادی دست یازند.
با این همه اما، فعالان فرهنگی نباید بگذارند آتشی که این تابستان بر جان بلوطستان افتاد به فراموشی گراید، زیرا این آتش را خاموشی نیست، به اصطلاح لری باید آن را «وه توک چوا کرد» و انگشت‌نمای خاص و عام‌اش نمود، هر کس با هر ابزاری که در دست دارد، نیاز است آن را جار بزند و هوار سر دهد تا شاید فرجی حاصل شود و گره از «بلتین» بسته‌مان باز شود،
دیار ما براستی سرزمین گنج‌های فراوان و رنج‌های بی‌پایان است، شوربختانه بیش‌تر کسانی که از محرومیت این استان دَم زده‌اند به بهانه‌ی رنج‌ها به گنج رسیده‌اند و دردمندی مردم را وسیله‌ای برای یافتن دست‌رنجی قرار داده‌اند اما راه ما و همه‌ی آن‌ها که دغدغه‌ی توسعه و اعتلای لرستان را دارند از آن‌ها جداست. اگر با گفتن از رنج‌ها از گنج‌ها محروم گردیم و بر رنج‌هایمان افزوده شود، ملالی نیست بدان امید نفس می‌کشیم که روزی ذره‌ای از بار بدبختی مردم برداریم. هر چند آتش محرومیت لرستان این روز‌ها بر پیکر سبز «نشریه‌ی بلوطستان» افتاده و سبب شده در دومین شماره خود بجای اینکه صفحاتش بیش‌تر گردد-بخاطر هزینه‌ی چاپ و نبود آگهی- بصورت سیاه‌وسپید چاپ شود، اما ناامید نیستیم.
آن‌گونه که پیداست قرار است بلوطستان از همه مراحم اداری و ارشادی محروم گردد، احتمالاً بخاطر نامش و شاید هم به سبب نوشتن از محرومیت‌ها و مظلومیت‌های مردمانش؛ وگرنه دلیلی ندارد نشریه‌ای که با دست خالی و به مدد عشق و علاقه‌ای کاری و با کیفیتی موردپسند اهل فن منتشر می‌شود بجای تشویق و ترغیب کردن، از حداقل‌ها هم محروم کنیم. آگهی بدین بهانه که ماه‌نامه است از او دریغ می‌شود هدیه‌ی روز خبرنگاری که مدیرکل در حضور همگان وعده‌اش را می‌دهد و به خیلی‌ها مرحمت می‌گردد چرا به بلوطستان داده نمی‌شود. حکایت سوختن بلوطستان هم‌چنان باقی‌ست همان طور که حدیث محرومیت لرستان همیشگی است انگار تا نفس باقیست باید از درد بگویم و حسرت بکشیم

پانوشت:

این مطلب بعنوان تیتر نخست شماره دوم بلوطستان ( ۳۱ شهریورماه ۹۴) منتشر شد.

besati (6)

× (مدیرمسئول)

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  1. میرزایی

    نشنیدی اقای بساطی که هر که بامش بیش برفش بیش؟بلوطستان آزاد حرکت کند هزینه می دهد

  2. اصلاح طلب

    سپاسگزار بلوطستان و مدیر فرهیخته اش جناب آقای بساطی اینقدر ننالید هوا بس ناجوانمردانه است اما تحملی باید

  3. صارمی

    از مطالب تاریخی بساطی دیگر خبری نیست از سرنوشت غضنفری ها و طوایف و ایلات لرستان و جنگ های عشایر زیاد می نوشتید یدگر خبری نیست منتظریم داماد عزیز

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان