شما اینجا هستید
دسته‌بندی نشده » آموزش و پرورش و اشتغال

دوران کودکی و نوجوانی فصل بی بدیلی است که تمامی احساسات ،عواطف،اعمال و اندیشه های فرد در بزرگسالی ریشه در این ایام دارد .بسیاری از مهارتهای روبرویی با مشکلات و بحرانها می بایست در این سنین آموخته شوند .تمامی روانشناسان معتقدند سالهای اولیه کودکی نقش بسزایی در رشد شخصیت و آینده فرد دارد و شناخت کودک از تواناییهای خود و طرحی که از وجود و شخصیتش در ذهن پرورش می یابد برگرفته از روزهای کودکی و نوجوانی اوست .

حتی شاید میتوان گفت ریشه رفتارهای هر انسان به پیش تر از دوران کودکی بر می گردد.برخی مطالعات زیست شناسی روانشناسی نشان داده که حتی نحوه ی قنداق کردن نوزادان میتواند در شکل گیری مسائل روحی و روانی فرد در بزرگسالی تاثیر بگذارد.

در نسلهای گذشته تعلیم و آموزش کودکان و نوجوانان در بستر طبیعی ودر کانون خانواده های سنتی شکل می گرفت.آموزشهای غیر رسمی و آداب اخلاق اجتماعی که در قرون و دهه های گذشته موجب شکل گیری رفتارهای اجتماعی خاص آن زمان می شد ،هم اینک جای خود را به تعلیم و تربیتی داده است که اصول آموزشی خود را با ضرورت های عصر جدید و نیازهای جامعه تدوین نموده است .

در گذشته ،خانواده فرصت فرهنگ سازی -بر وفق شرایط زمان خود-را داشت و کارکرد خانواده برای جامعه پذیری جوانان کارکردی اثر بخش محسوب می شد .والدین بطور غریزی فرزندان خود را با ضرورتهای زندگی آشنا می کردند و تجربه آموزی در کنار خانواده متضمن موفقیت فرد در بزرگسالی می شد .

اغلب جوانان ، حرفه ای را انتخاب میکردند که از پدران خود آموخته بودند و مهمترین میراث پدران ،شغلی بود که به فرزندان می رسید .بسیاری از اندیشمندان روانشناسی معتقدند که مهارتها میتواند از بزرگسالان به کودکان انتقال یابدنظریه فرهنگی -اجتماعی ویگوتسکی از روانشناسان بزرگ روسی که در اواخر قرن نوزدهم میلادی به تحلیل و ارائه نظریات روانشناسی می پرداخت در این زمینه می گوید : فرهنگ ، ارزش ها ، عقاید ،آداب و رسوم و مهارتهای اجتماعی به نسل بعدی انتقال می یابد .به عقیده ایشان تعامل اجتماعی مخصوصا گفتگوهای یاری بخش با اعضای آگاهتر جامعه برای اینکه کودکان شیوه های تفکر و رفتار کردن را که فرهنگ جامعه را تشکیل می دهد فراگیری کنند ضروری هستند .

وی معتقد بود که بزرگسالان ماهرتر به کودکان کمک می کنند تا بر فعالیتهایی تسلط یابند که از لحاظ فرهنگی معنی دار هستند و ارتباط بین آنها سنجشی از تفکر کودکان می شود.

در عصر جدید با پیچیدگیهای زندگی در این دوره ، کودک از سنین پایین و حتی خردسالی از خانواده دور شده و عملا همه رفتار و اعمال او تحت تاثیر حضور وی در مهدکودک ،دبستان،راهنمایی دبیرستان است و منشاء بسیاری از ویژگیهای شخصیتی و مشخصات فرهنگی و اجتماعی او در این مکانها شکل میگیرد.

با فراغت از تحصیل در دبیرستان و آمادگی ورود او به جامعه ، معضلی بنام اشتغال دامنگیر جوان ، خانواده و مدیریت جامعه می شود .با گذشت بیش از ۱۲سال تحصیل در چهار دیواری مدرسه و فرا گرفتن چندین هزار صفحه درسهای تئوری جوان در برابر دوراهی قرار میگیرد .یا به فراگرفتن درسهای تئوری به امید یافتن شغل مناسب ادامه دهد یا به بازار کار وارد شود .

در این برهه است که بسیاری از مشکلات روحی و روانی برای جوان بوجود می آید .مشکلات روحی و روانی که امروزه نمود آن را در بسیاری از رفتارها و خشونت های خیابانی و خانوادگی شاهد هستیم .بحرانی که جوان در این سن با آن روبرو می شود ، ناامیدی از یافتن شغل و احساس ناتوانی خود از انجام کار و افسردگی ناشی از بی مهارت بودن است .

بنظر میرسد ضرورت تغییر اساسی در نظام آموزشی و رویکرد سیستم آموزش و پرورش به سمت مهارت آموزی در کنار تحصیل تئوری امری انکار ناپذیر باشد .

کارکرد اصلی آموزش و پرورش در این دوره جبران خلا نبود دانش آموزان در کنار خانواده ست .در دوره ای که خانواده ها در هزار توی گرفتاریها ی اقتصادی ،معیشتی ،امکان حرفه آموزی به فرزندان خود را ندارند و سالهاست در جامعه با بحران اشتغال و کارجویان فاقد مهارت روبرو هستیم ،بهتر آن است که متولیان آموزش و پرورش در کنار آموزشهای تئوری به مهارت آموزی دانش آموزان حتی از سنین دبستان بپردازند .

نظام آموزش و پرورش ما مبتنی بر روشهای سنتی دهه های پیش است .در عصر جدید ، پرورش بهتر کودکانمان طرحی نو است .طرحی نوین که بسیاری کشورهای پیشرفته مترقی آنرا اجرا نموده اند .

معصومه فیروزی/ بلوطستان

*عضو هیات مرکزی حزب ندای ایرانیان شاخه لرستان

  1. معلم

    عالی

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان