شما اینجا هستید
اجتماعی » جامعه زیر تیغِ طلاق

 

عباس دارایی/ آمارهای رسمی حاکی از افزایش طلاق و کاهش میل به ازدواج در جامعه ایران است .براساس آمارها در ایران از هر سه ازدواجدر سال ۱۴۰۰ یک ازدواج به طلاق منجر شده که در واقع باید گفت بیش از ۴۵درصد از ازدواج‌ها ناموفق بوده است .
این آمارهای نگران کننده به وضوح نشان می دهد که نرخ طلاق در کشور وارد محدوده قرمز شده و این در حالیست که به موازات بالا رفتن نرخ طلاق ، سن ازدواج نیز بالا رفته و جوانان در مقایسه با سال های گذشته میلی به ازدواج نشان نمی دهند.
بر اساس آمارهای رسمی نرخ ازدواج نیز در یک بازه زمانی یک دهه ای از ۹۰ تا ۱۴۰۰ بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته است و حدود ۸۰ درصد از طلاق‌ها نیز به صورت توافقی انجام می شود.
در این بازه زمانی یک دهه ای طلاق ۲۸درصد رشد داشته است . نکته قابل تامل در میان آمارهای رسمی طلاق در ایران این است که بسیاری از طلاق ها در پنج سال اول زندگی رخ می دهد .
آمارهای رسمی از این موضوع حکایت دارد که با وجود تمایل ۹۶.۵ درصد دختران کشور به ازدواج اما آمار ازدواج میان دختران ۳۰ درصد کاهش یافته است.
بر اساس سنجش نگرش جوانان به ازدواج که اخیراً توسط وزارت ورزش و جوانان انجام شده است تنها ۳۵ درصد از دختران مجرد اعلام کردند که علاقه‌ای به ازدواج ندارند و ۹۶.۵ درصد از دختران کشور اعلام کردند که روزی ازدواج خواهند کرد یا در ازدواج تردید دارند. در این میان نیز ۷۰ درصد معتقد بودند که قطعاً تمایل به ازدواج دارند.
۹۶.۵ درصد از دختران کشور اعلام کردند که روزی ازدواج خواهند کرد یا در ازدواج تردید دارند.
بر اساس همین گزارش از میان کسانی که اعلام کردند قصد ازدواج نداشته یا در انجام آن تردید دارند از هر ۱۰ دختر، ۷ نفر معتقد بودند که در صورت رفع مشکلات اقتصادی ازدواج خواهند کرد.
همین موضوع نشان می‌دهد یکی از موانع جدی بر سر مسیر ازدواج جوانان و دختران، مسائل اقتصادی است البته در کنار این عامل مهم نمی توان از سبک زندگی جوانان ایرانی و نگرش شان به زندگی به سادگی عبور کرد.
بر اساس آمارها میانگین سن ازدواج دختران کشور ۲۳.۴ سال است ،حدود ۴.۵ الی ۵ میلیون دختر مجرد در سن ازدواج داریم که سالیانه تنها ۵۳۰ هزار مورد از آنها ازدواج می‌کنند.
بر پایه آمارهای رسمی در حال حاضر حدود ۴.۵ الی ۵ میلیون دختر مجرد در سن ازدواج داریم که سالیانه تنها ۵۳۰ هزار مورد از آنها ازدواج می‌کنند و این نسبت مناسب نیست.
بیش از یک سوم ازدواج‌های ایران برای دختران زیر سن ۱۹ سال انجام می‌شود و عملاً پیک ازدواج دختران تا سن ۲۵ سالگی است ، این در حالی است که میانگین سن ازدواج با توجه به آمارهای رسمی به ۳۵ سال رسیده است ، بیشتر این ازدواج‌ها در گروه سنی بالای ۳۰ سال و میانگین سنی ۳۵ تا ۴۰ سال اتفاق می‌افتد که مدت زندگی مشترک نیز در بخشی از این ازدواج‌ها بسیار کوتاه بوده و منجر به طلاق می‌شود.
عدم اشتغال و مشکلات معیشتی ، عدم تمکن مالی جوانان از یک سو و از سوی دیگر تورم و تغییر سبک زندگی و تغییر نگاه به ازدواج از سوی دیگر باعث شده که تمایل به تشکیل زندگی مشترک کاهش پیدا کند و به همین دلیل است که سن ازواج در جامعه بالارفته است ، در عین حال شرایط اقتصادی نامناسب ، عدم شناخت زوجین از همدیگر ، تغییر سبک زندگی و .. از مهم ترین عوامل دخیل در پررنگ شدن نرخ بالای طلاق در جامعه ایرانی است .
افزایش نرخ فقر و فلاکت نیز در افزایش طلاق بسیار موثر بوده است ، بررسی های سال گذشته مرکز پژوهش های مجلس در خصوص متغیرهای کلان اقتصادی بر اساس داده های مرکز آمار نشان می دهد نرخ فقر به بالاترین سطح خود در یک دهه رسیده است و همین موضوع خود یکی از عوامل اصلی دخیل در افزایش طلاق در جامعه ایرانی بوده است .
موضوع دیگر این است که نرم فرزندآور ی نیز به تبع کاهش میل به ازدواج در خانوارهای جوان ایرانی پایین آمده است به گونه ای که به علت مشکلات اقتصادی زوجین جوان میل کمی به فرزندآوری داشته و بعلت هزینه های بالایی نگهداری بچه عملا خانوارها به سمت کم میلی به فرزندآوری سوق داده شده اند.
جوانانی که مشکل معیشتی دارند ، میانگین درآمدشان پایین است ، صبح تا شب باید کار کنند تا هزینه زندگی را تامین کنند، بنابراین تصمیم می گیرد که فرزند نیاورند یا بیشتر از یک فرزند نیاورند !
موضوع نگران کننده اما سوای کاهش ازدواج و افزایش نرخ طلاق و کم میلی به فرزندآوری ، بالارفتن میل به ازدواج سفید در میان دختران و پسرانی است که میلی به ازدواج رسمی ندارند.
مشکلات اقتصادی در کنار بالارفتن سن ازدواج، بالارفتن آمارهای طلاق، عدم اعتقاد به مسئله ازدواج، عدم مسئولیت پذیری حدود ازدواج رسمی و احتمال به جدایی رسمی زمینه را برای گرایش جوانان به ازدواج سفید در جامعه فراهم کرده است .
در حوزه اجتماعی، وضع ما متاثر از وضع بد اقتصادی نگران کننده شده است به طوری که برگرفته از این وضعیت سخت و بی سابقه ، کلیت جامعه ما با شیب قابل ملاحظه ای دچار سقوط اخلاقی شده است.
از نقش و اهمیت خانواده کاسته شده است ، نرخ ازدواج پیایین آمده و در مقابل طلاق ها نیز روندی افزایشی گرفته است ، بحران هویت ، بی اعتباری خانواده ها ، مشکلات اقتصادی و بیکاری چهار عاملی است که در کاهش ازدواج و افزایش طلاق موثر بوده است .
پدیده ازدواج سفید در کشور یک روند روبه افزایش پیدا کرده است که یکی از علت‌های مهم آن مشکلات اقتصادی است و میل به ازدواج سفید و رواج پدیده هایی چون شو مامی و شو ددی ها یعنی ارتباط دختران و پسران با مردان و زنان میانسال و مسن برای حصول منافع اقتصادی رشد پیدا کرده است .
در کنار تسهیل در امر ازدواج با مشوق های اقتصادی به نظر می رسد تنظیم بسته های مناسب برای ارائه دوره های آموزشی مهارت های همسرداری، تصویب قوانین برای منع ازدواج های زیر ۱۸ سال و نگاه جدی به مسائل قانونی و ارجاع به روانشناسان متخصص جهت ایجاد سلامت روان و سازش میان زوجین در افزایش نرخ ازدواج و کاهش طلاق موثر باشد ، مضاف بر این باید توجه داشت که هر گونه برنامه ریزی برای کاهش طلاق و افزایش ازدواج بدون توجه به متغییرهای اقتصادی کاری بیهوده است و لذا باید به این مهم توجه داشت که هر نهاد فرهنگی باید متناسب با نقش و جایگاهش در این راستا گام بردارد ، گفتگو در خانواده ها تقویت شود ف سیاست های تشویقی برای ازدواج ، تامین مسکن و ایجاد اشتغال از اصلی‌ترین کار‌هایی است که برای ترویج و ترغیب ازدواج باید انجام شود.

 

این مطلب در شماره ۱۰۵۴روزنامه یادگار امروز منتشر شده است

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان