شما اینجا هستید
ادب زاگرسی » زبان‌زدهای لری رایج در گویش شیرین بالاگریوه

— اول براریت ثابت کو ،اوسه ادعا ارث ومیراث بکو
ترجمه : اول برادریت را ثابت کن ، آن وقت ادعای ارث و میراث کن
— کومی دادا و دو خوش گو ترشه
ترجمه : کدام پیر زن دوغ خودش را می گوید ترش است
مفهوم : مترادف این فرموده ی سعدی بزرگ است که : (همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال)
— پشخه و دس چرو نشینه
ترجمه : پشه به دست چرب می نشیند
مفهوم : هر کس مال و ثروتی دارد اطرافش پر از آدم هایست که مگس وار گرد شیرینی می چرخند
— تش ور کردمه پری نزنم
ترجمه : آتش روشن کرده ام که پری مرا نزند
مفهوم : از روی نا چاری و برای رد گم کردن، دست به این عمل زده ام
— وا سیلی ری خومه سور کردمه
ترجمه : با سیلی صورت خودم را سرخ کرده ام
مفهوم : مترادف مثل قبلی ،یعنی برای اینکه چهره ی واقعی خود را نشان ندهم دست به ظا هرسازی زده ام
— پیش تپنه د پالونش
ترجمه :
اصطلاح ، پوشال در پالان کسی تپاندن یعنی ، تعریف و تمجید دروغ از کسی کردن
مترادف مثل فارسی ” هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن”
مثلت (۴)
 
— حنام رنگ ناره
ترجمه : حنایم رنگ ندارد
مفهوم : یعنی کاری ازم ساخته نیست ، یا “حرفم خریدار ندارد”
— بیلم آو نه ور داره
ترجمه : بیلم آب،بر نمی دارد
مفهوم : یک اصطلاح است مترادف مثل قبلی یعنی تلاش و کوششم نتیجه ای به دنبال ندارد
— بره و گرگ ندیه
ترجمه : بره به گرگ نمی دهد
مفهو: یک اصطلاح است یعنی طرف خیلی زرنگ است و او را به چوپانی تشبیه کرده اند که گرگ را حسرت به دل می گذارد و هرگز اجازه نمی دهد بره ای از او برباید
— بریژه دم خش کو
ترجمه : آدامس دهن خوش کن
مفهوم : هر حرفی که تکرارش ملال آور نباشد و افراد مکرر آنرا بر زبان چاری سازند
مثل آدامسی که زیر دندانها جویده می شود و نه تنها بد نیست ،بلکه باعث خوشبو شدن دهان ودندان نیز می شود

…ادامه دارد

گردآورنده: پرویز اکبری‌نژاد، بلوطستان

(شاعر و فرهنگی بازنشسته)

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان