در ۲۶ دی ماه ۵۷ حادثه ای روی داد که هنوز طعم شیرین آن از اذهان مردم انقلابی کشورمان بیرون نرفته است. ” شاه رفت” جمله ای که ستون های استکبار جهانی را به لرزه در آورد و ثابت کرد که دوران انحصار طلبی به پایان رسیده است.فراری که در سال ۵۷ با همت مردم و رهنمودهای امام (ره) انجام شد و ستون های ظلم و ستم در کشور ریزش و نظام اسلامی کشورمان رویش کرد و مردم با گفتن “نه” به حکومت سلطنتی خواستار برپایی نظامی مبتی بر احکام و قوانین اسلامی شدند.شاه در آخرین روزهای حضورش در ایران در جمع خبرنگاران گفته بود: مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم.
ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می کنم. و این مدت بستگی به حال من دارد و نمیتوانم به طور دقیق عنوان کنم چه زمانی برخواهم گشت.امروز با رأی مجلس شورای ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق شود.گفتن جملاتی مانند احساس خستگی و نیاز به استراحت تنها بهانه ای برای خروج شاه از کشورمان بود چرا که حکومت پهلوی به این یقین رسیده بود که مردم ایران خواهان حکومت سلطنتی نیستند. شاه که اوضاع را بر علیه خود متشنج دید فرار را بر قرار ترجیح داد و برای همیشه همراه همسرش از کشور خارج شد.
با خروج شاه از ایران، جشن برپایی حکومت انقلابی را در خیابان برپا کردند و مردم می دانستند نظام اسلامی به زودی بر روی کار خواهد آمد و این گونه شد که بعد از گذشت یک ماه بساط رژیم شاهنشاهی از کشور برچیده شد.باید گفت ملت ایران تصمیم تاریخی خود را برای رسیدن به استقلال از سالها پیش گرفته بودند و یکصدا فریاد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سر دادند.
و اکنون نیز با اعتقاد قلبی به رهبر و راه خود، گام های بلندی برای آینده ایران بردارند و نمی گذارند نظامی که با خون هزاران شهید به دست آمده است کوچکترین آسیبی به آن وارد شود.
سرنوشت شوم شاه
اما محمدرضا پهلوی پس از خروج از کشور در ۲۶ دی ۱۳۵۷ به مصر رفت. و بعد از مدت کوتاهی در مراکش با فشار دولت ایران مجبور به ترک مراکش شد و در ۱۰ فروردین ۵۸ به باهاما رفت.تلاش های شاه برای گرفتن پناهندگی از انگلستان بی نتیجه ماند و وی در ۲۰ خرداد ۵۹ مجبور به ترک باهاما و سفر به مکزیک شد.
بیماری محمد رضا پهلوی که روز به روز در حال پیشرفت بود وی را مجبور کرد که درمان خود را در بیمارستان نیویورک آمریکا ادامه دهد. پس از اوج گیری بحران گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران، وی بار دیگر مجبور به ترک آمریکا و سفر دوباره به مصر کرد. بعد از بالاگرفت وضعیت بیماری وی سرانجام در پنج مرداد ۵۹ در سن شصت سالگی در قاهره در گذشت و در همان جا دفن شد.
گزارش ازسفیرافلاک