شما اینجا هستید
اجتماعی » فلک زده ها !!

 

 

استان لرستان یکی از استان‌های غربی ایران است که ۲۸٫۲۹۴ کیلومتر مربع مساحت داشته و بر اساس آخرین سرشماری نفوس ومسکن درسال ۱۳۹۵ بیش از یک میلیون و هفتصد و شصت هز ار و ۶۴۹   نفر جمعیت دارد که از این حیث سیزدهمین استان پرجمعیت کشور به شمار می رود.

 نرخ بیکاری در لرستان بالاست و این استان در زمره استان های متورم و مفلوک ایران به شمار می رود  و مرکزاین استان خرم‌آباد هم بیستمین شهر بزرگ کشور است.

 لرستان سرزمینی کوهستانی است و غیر از چند دشت محدود، سراسر آن را سلسله جبال زاگرس پوشانده‌است. اشترانکوه با ۴۱۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه استان واقع در شهرستان ازنا و پست ترین نقطه آن پلدختردر جنوبی ترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.

لرستان تنها استان ایران است که به دلیل اهمیت فوق‌العاده تاریخی یکی از ۴ بخش اصلی موزه ملی ایران را به خود اختصاص داده‌است که این ۴ بخش اصلی عبارتند از پیش از تاریخ، تاریخی و لرستان، دوران اسلامی، مهر و سکه  ، این درحالیست که بر اساس یافته‌های باستان شناسی و به نقل ازدانشنامه ویکی پدیا این منطقه یکی از نخستین سکونتگاه‌های قدیمی بشر است و مفرغ لرستان از شهرت باستان ‌شناسی زیادی برخوردار است، علاوه براین استان لرستان سومین استان پر آب کشور است و ۱۲ درصد آبهای کشور را در اختیار دارد

لرستان در حالی علیرغم این پیشینه تاریخی وهمچنین پتانسیل بالای طبیعی وغنی باقرارداشتن در بهترین موقعیت سوق الجیشی می توانست همانند مناطق همجوار از جمله اراک وکرمانشاه به یک استان بهره مند مبدل شود که  بالعکس همه این امتیازات نادیده گرفته شده و این استان در ردیف استانهای ضعیف از حیث توسعه اعم ازصنعتی و فرهنگی و سیاسی و.. قرارگرفته است.

آنچه بسیار قابل تامل است این که لرستان در شیب های تاریخی اسیر عوامل آسیب زا بوده و در حالی ۴۳ سال از عمرانقلاب اسلامی می گذرد که باگذشت دولتهای مختلف از جمله جنگ، سازندگی، اصلاحات و عدالت و تدبیر و امید  هنوز به حق خودن نرسیده است.

روزگاری این استان علیرغم غیرمرزی بودن خسارت‌های بسیاری در جریان جنگ ایران و عراق متحمل شد، به نوعی که به عنوان دومین استان خسارت دیده از جنگ تحمیلی به شمارمی رفت، خسارات ناشی از جنگ در لرستان ۱۰۵ میلیارد تومان به ارزش آن زمان یعنی یازده درصد کل خسارات جنگ”هزار میلیارد تومان”بود، اما در دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی سهم لرستان از بودجه‌ی بازسازی به کم‌تر از نیم درصد می‌رسد، این حادثه‌ی تلخ درست زمانی رخ می‌دهد که رئیس‌جمهور وقت آقای رفسنجانی در حال ارایه‌ی برنامه های دولت موسوم به سازندگی در اواخردهه شصت بوده است، قبل ازآن نیزدردولت موسوی پتروشیمی لرستان به اراک منتقل می شود، دردولت اصلاحاتِ سید محمد خاتمی دارایی لرستان یعنی کشت و صنعت و یخچالسازی و پارسیلون یا به بخش خصوصی واگذارو ویران می شود و یا تعطیل می شوند، دولت محمودِ اصولگرایان هم در هنگامه مصوب کردن طرح و پروژه های بی سرانجام و غالبابی فرجام در سفرهای استانی سهمی فراتراز انتظارروی کاغذها برای لرستان قائل می شود از لاستیک سازی و نورد خرم آباد تاسیمان خرم آباد، پتروشیمی کوهدشت ، سیمان و پالایشگاه  پلدختر و احداث کارخانه نَوَردِ  فولادِ خرم‌آباد به ظرفیت ۵۰۰ هزار تن احداث کارخانه خودروسازیِ کوهدشت و احداث کارخانه نَوَردِ فولادِ پلدختر به ظرفیت حداقل ۲۰۰ هزار تن، احداث و مطالعه استادیوم فوتبال ۵ هزار نفری در دورود طی سه سال و.. اما همه در نطفه خفه نه صاحبی دارند و نه نام و نشانی!

در دولت تدبیر و امیدِ حسن روحانی هم درب بر همان پاشنه چرخید ، کشت و صنعت لرستان گرچه به صورت نیم بند احیا شد و جاده ترانژینی شمال به جنوب در حد فاصل بروجرد به خرم آباد تحت عنوان قطعه اول آزادراه اراک – خرم آباد منتش را بر لرستانی ها گذاشتند اما به واسطه سیلی مهیب که در ۱۲ فروردین ۹۸ در لرستان به وقع پیوست بخش اعظمی از زیرساخت های لرستان در حوزه های راه ، شهرسازی ، کشاورزی ، آب و برق ، ورزش و .. به طور کامل یا از بین رفت و یا به نوعی تخریب شد که حاصل آن عقب افتادن دست کم پنجاه ساله ای است که مناطق سیل زده را حتی در قیاس با شهرستان های دیگر استان نیز از حیث توسعه ، به حاشیه رانده است .

گرچه دولت اول روحانی می توانست به واسطه شرایط خوبی که داشت در لرستان دستاوردهای قابل ملاحظه ای را بر جای بگذارد اما در دولت دوم بواسطه خروج آمریکا از برجام و  تحریم های ظالمانه حاصل از آن و مشکلات داخلی و محدودیت شدید اعتبارات عمرانی عملا استان نیز به اغما رفت و امروز به رغم کارهای خوب در مرحله بازسازی سیل اما لرستان همچنان یکی از استان های محروم به شما می رود که دست کم ۲هزار و ۲۰۰پروژه نیمه تمام دارد که متوسط عمرشان بین ۱۰ تا ۲۰ سال و بعضی از آنها نیز عمری سه دهه ای دارند .

نکات وسوالات قابل تاملی درخصوص لرستان وبرمودای مدیریتش وجوددارد، اینکه توسعه چرا در اراک وکرمانشاه و همدان بعنوان استانهای همجوار لرستان هم ملموس است و هم شدنی اما در استان لرستان یک حلقه گمشده است، اینکه چرا در اراک یکسال یک طرح  بزرگ پتروشیمی به بهره برداری می رسد اما در لرستان پروژه های عمرانی نظیر یک شهرک گلخانه ای یا ساختمان کتابخانه مرکزیبه  امان خدا می شوند ، اینکه چراکرمانشاه می تواند یکی از حوزه های شاخص پزشکی و درمانی کشور باشد اما در لرستان ، راه اندازی یک سی تی اسکن در یک بیمارستان دولتی را نمایندگان مان شق القمر می دانند و بر بوق و کرنا می کوبند ، ،اینکه حتی ایلام محروم هم می تواند به سوی صنعتی شدن حرکت کند اما  در لرستان  علیرغم وجودآبهای فراوان از حق آبه اش محروم می ماند و مردمش در روستاها ازآب بهداشتی سالم بی بهره باشند، دراستانهای همجوارما سالانه دههاکیلومترجاده چهار خطه احداث می شود اما ما درلرستان از توسعه راهها بعنوان یک پیش شرط برای توسعه غافلیم ، اینکه چرا در استان های همجوار ما پرواز منظم فرودگاهی برقرار است و نمایندگان ما برای ایاب و ذهاب های خود از پروازهای دزفول و کرمانشاه استفاده می کنند بدون اینکه از خود بپرسند چرا در لرستان این وضع پروازی برقرار نیست ، چرا مدیران ما از نظام بودجه و مسائل پیش پاافتاده در حوزه اعتبارات بعضا بی اطلاعند؟ چرا در ادوار گذشته شهرداران بی تخصص و بی اطلاع ازعمران شهری انتخاب می شوند و بلافاصله استیضاح و اتوبوسی هم سرپرست شهرداری می آید و می رود؟

چرا باید در لرستان انتخابات در برخی حوزه های انتخابیه اش با تمهیدات وزارت کشور و تصمیم گیری در سطح ملی برگزار شود ؟ چرا باید سالانه ۱۲ هزار نفر از لرستان مهاجرت کنند ؟ همه و همه سوال هایی است که باید با دستیابی به پاسخ هایشان به علت محرومیت مزمن و تاریخی این استان پی برد .

روزی محموداحمدی نژاد در حاشیه سفر سومش به لرستان در پاسخ به سوال خبرنگاری در مورد توسعه نیافتگی لرستان و بی مهری دولت وقت گفت:” مادر لرستان مصوبات خوبی داشتیم، برخی کارهای خوب به سرانجام رساندیم، حتی اعتبارات ارزی خوبی نیز برای برون رفت از این وضعیت به لرستان اختصاص دادیم اما متاسفانه این اعتبارات برگشت خورد و در لرستان بکارگرفته نشد”؟!!!

تاملی بر این سخنان به خوبی یکی از مولفه های دخیل در عقب ماندگی لرستان را نشان می دهد ف غافل از سهم بسیار پررنگ مردم این دیار در توسعه نیافتگی استان و مباحث فرهنگی و ساختار تبعیضی در سطح کلان آن در نظام توزیع اعتبارات و بی توجهی به لرستان در مراکز تصمیم گیری دولت ها  ، متاسفانه در لرستان یکی از عمده ترین چالش ها از دیرباز تا کنون ، “ضعف مدیریت” بوده است ، لرستان ساختار و بسترش به گونه ای است که پذیرای مدیران ضعیف بوده و در دل این ساختار و بستر “ضعیف پذیر ” ، عقب ماندگی ها و محرومیت ها تشدید شده اند .

اصولامدیریت در لرستان عرصه آزمون و خطاست و پاره ایی مدیران خوب هم چندان وسعت عملی نداشته اند که آنچه را که می خواسته اند عملی کند، در نظام انتصابات دولت ها نیز به نیروهای شاخص این استان فرصت مدیریت در استان خود مجال و فرصت داده نشده است و معدود نیروهای شاخص و کاردان بومی ما “نفی بلد” شده اند و در استان های دیگر مدیر  شده اند !!

برای برون رفت از این وضعیت چندان امیدی نیست زیرا توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی ها در ساختار جامعه ایران نهادینه شده و روی ریلی کاملا طراحی شده در حرکت است ، جوامع توسعه یافته مردم توسعه یافته دارند ، نظام انتخاباتی شان مبتنی بر شایسته گزینی است و در دل این شایسته گزینی انتخاباتی ، در انتصابات نیز مدیران شان از افرادی برگزیده می شود که منطبق بر انتخاب ها و خواسته هایشان بوده است،  سطح درآمدی خوبی دارند ، به امورات جزیی نمی پردازند ، سیاست زده نیستند و مهم تر اینکه بواسطه اینکه زندگی خوبی دارند ، درآمد خوبی هم دارنداما در اینجا به دلیل خلا آنچه در استان های دیگر وجود دارد و برای ما در حکم سوزنی در یک کاهدان است ،  مردمی که درآمد زیادی ندارند معدود درآمد و داشته هایشان صرف خرید مواد غذایی و سیر کردن شکم هایشان می شود  و به همین دلیل در قبال تورم و افزایش قیمت اقلام خوراکی  ، مردم استان ما بیشترین چالش را احساس می کنند و نرخ حاصل از بیکاری و نداشتن این می شود که بعنوان استانی مفلوک و متورم در کشور برجسته می شویم !

عباس دارایی

 

این مطلب در هفته نامه میرملاس نو منتشر شده است

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

بلوطستان | نشریه خبری _ تحلیلی بلوطستان