سکانس اول/شب/داخلی/ خونه حاجی رپورتاژ «حاجی رپرتاژ»، شب توی خونه درحالی که یک پیژامه به پا داشت و یک عرقگیر به تن، با عصبانیت به روی بچهاش دادی کشید و گفت: بچه خفه شو دو دقیقه ببینم تو این استان چه خبره؟! (بعد در حالی که چند روزنامه و هفته نامه محلی جلوی دستش ریخته […]