هر چند “مزه ی فقر وسط سفره ی معلمان است “اما فقر ما “روز را بدون اندیشه سر کردن است “نه شب را بدون غذا “((قُم عَن مَجلِسِکَ لاَبیِکَ و معلِّمِکَ وَ اِن کُنتَ اَمیراً))”به احترام پدر و معلمت از جا برخیز حتی اگر فرمانروا باشی ” در این روزها که به برکت شعارهای سرشار […]
امروز صبح وقتی که برای شرکت در نشست خبری ،به سمت فرمانداری دلفان می رفتم در بین راه مادر و کودکی را سوارکردم که فقری توام با مظلومیت و خویشتنداری سیما یشان را پوشانده بود تعجب کردم که اول صبح به کجا می روند مقصدشان را پرسیدم گقتند : به کمیته امداد می رویم. مصطفی […]
بهزاد می خواهد مردانه سفره دلش را باز کند. بی حوا این جملات را به زبان می آورد: من کارگرم. بنایی می کنم اما بیشتر وقت ها، مثل امروز، دست خالی باید به خانه برگردم… «مادر ۱۲ ساله و پدر ۱۳ ساله در اداره ثبت احوال، شناسنامه نوزادشان را گرفتند!» این شرح عکس برای عکسی […]